بس که در زمین، غربت خود را با آسمان تقسیم کرد فاطمه، نامش، نامی شد که تکرارش، آسمان را به گریه انداخت؛ آه ای بانو! زمین حرمت نامت را نگه نداشت؛ تو به حرمت نامت مارا ببخش.
برا دیدن نشون تو چه کنم
من گم شده بدون تو چه کنم
شده تشنه هوای تو نفسم
به کدوم طرف برم به تو برسم