الهی بمیرم این روزا تب داره مادر
الهی بمیرم این شبا تا صبح بیداره مادر
درد داره اما لبخند میزنه خیلی به فکر فردای منه مادره دیگه
میسوزه از تب چیزی نمیگه امشب و هر شب چیزی نمیگه مادره دیگه
دنیا برا من شیرینه تا وقتی سایش رو سرمه دنیای من مادرمه
فاطمه مادرمه و فاطمه مادرمه و فاطمه مادرمه و فاطمه مادرمه