جشنی به افتخار پیروزی بر پا میشود و کوئنتریت و رگنار با هم به صحبت مینشینند. در کتگات، هلگا، سیگی و اسالوگ خوابی در مورد یک غریبه میبینند که در مه قدم برمیدارد و ...