
یه تیکه زمین - قسمت 1
داستان سریال «یه تیکه زمین» درباره مردی به نام «حاج حیدر» است که از نانوایان قدیمی است و دو پسر و یک دختر دارد. دو پسر او ازدواج کردند و یکی از پسرهای او بچه دار نمی شود. مردم و همسایه ها خیلی برای او احترام قائلند. یکی از اهالی محل به نام «التفات» با او سر ناسازگاری دارد و سعی می کند تا به کمک پسر حاج حیدر او را بی اعتبار و بی احترام کند. پسر حاج حیدر هم ناخواسته وارد بازی التفات می شود اما کم کم از نیت بد التفات خبردار می شود.

یه تیکه زمین - قسمت 2
داستان سریال «یه تیکه زمین» درباره مردی به نام «حاج حیدر» است که از نانوایان قدیمی است و دو پسر و یک دختر دارد. دو پسر او ازدواج کردند و یکی از پسرهای او بچه دار نمی شود. مردم و همسایه ها خیلی برای او احترام قائلند. یکی از اهالی محل به نام «التفات» با او سر ناسازگاری دارد و سعی می کند تا به کمک پسر حاج حیدر او را بی اعتبار و بی احترام کند. پسر حاج حیدر هم ناخواسته وارد بازی التفات می شود اما کم کم از نیت بد التفات خبردار می شود.

یه تیکه زمین - قسمت 3
داستان سریال «یه تیکه زمین» درباره مردی به نام «حاج حیدر» است که از نانوایان قدیمی است و دو پسر و یک دختر دارد. دو پسر او ازدواج کردند و یکی از پسرهای او بچه دار نمی شود. مردم و همسایه ها خیلی برای او احترام قائلند. یکی از اهالی محل به نام «التفات» با او سر ناسازگاری دارد و سعی می کند تا به کمک پسر حاج حیدر او را بی اعتبار و بی احترام کند. پسر حاج حیدر هم ناخواسته وارد بازی التفات می شود اما کم کم از نیت بد التفات خبردار می شود.

یه تیکه زمین - قسمت 4
داستان سریال «یه تیکه زمین» درباره مردی به نام «حاج حیدر» است که از نانوایان قدیمی است و دو پسر و یک دختر دارد. دو پسر او ازدواج کردند و یکی از پسرهای او بچه دار نمی شود. مردم و همسایه ها خیلی برای او احترام قائلند. یکی از اهالی محل به نام «التفات» با او سر ناسازگاری دارد و سعی می کند تا به کمک پسر حاج حیدر او را بی اعتبار و بی احترام کند. پسر حاج حیدر هم ناخواسته وارد بازی التفات می شود اما کم کم از نیت بد التفات خبردار می شود.

یه تیکه زمین - قسمت 5
داستان سریال «یه تیکه زمین» درباره مردی به نام «حاج حیدر» است که از نانوایان قدیمی است و دو پسر و یک دختر دارد. دو پسر او ازدواج کردند و یکی از پسرهای او بچه دار نمی شود. مردم و همسایه ها خیلی برای او احترام قائلند. یکی از اهالی محل به نام «التفات» با او سر ناسازگاری دارد و سعی می کند تا به کمک پسر حاج حیدر او را بی اعتبار و بی احترام کند. پسر حاج حیدر هم ناخواسته وارد بازی التفات می شود اما کم کم از نیت بد التفات خبردار می شود.

یه تیکه زمین - قسمت 6
داستان سریال «یه تیکه زمین» درباره مردی به نام «حاج حیدر» است که از نانوایان قدیمی است و دو پسر و یک دختر دارد. دو پسر او ازدواج کردند و یکی از پسرهای او بچه دار نمی شود. مردم و همسایه ها خیلی برای او احترام قائلند. یکی از اهالی محل به نام «التفات» با او سر ناسازگاری دارد و سعی می کند تا به کمک پسر حاج حیدر او را بی اعتبار و بی احترام کند. پسر حاج حیدر هم ناخواسته وارد بازی التفات می شود اما کم کم از نیت بد التفات خبردار می شود.

یه تیکه زمین - قسمت 7
داستان سریال «یه تیکه زمین» درباره مردی به نام «حاج حیدر» است که از نانوایان قدیمی است و دو پسر و یک دختر دارد. دو پسر او ازدواج کردند و یکی از پسرهای او بچه دار نمی شود. مردم و همسایه ها خیلی برای او احترام قائلند. یکی از اهالی محل به نام «التفات» با او سر ناسازگاری دارد و سعی می کند تا به کمک پسر حاج حیدر او را بی اعتبار و بی احترام کند. پسر حاج حیدر هم ناخواسته وارد بازی التفات می شود اما کم کم از نیت بد التفات خبردار می شود.

یه تیکه زمین - قسمت 8
داستان سریال «یه تیکه زمین» درباره مردی به نام «حاج حیدر» است که از نانوایان قدیمی است و دو پسر و یک دختر دارد. دو پسر او ازدواج کردند و یکی از پسرهای او بچه دار نمی شود. مردم و همسایه ها خیلی برای او احترام قائلند. یکی از اهالی محل به نام «التفات» با او سر ناسازگاری دارد و سعی می کند تا به کمک پسر حاج حیدر او را بی اعتبار و بی احترام کند. پسر حاج حیدر هم ناخواسته وارد بازی التفات می شود اما کم کم از نیت بد التفات خبردار می شود.

یه تیکه زمین - قسمت 9
داستان سریال «یه تیکه زمین» درباره مردی به نام «حاج حیدر» است که از نانوایان قدیمی است و دو پسر و یک دختر دارد. دو پسر او ازدواج کردند و یکی از پسرهای او بچه دار نمی شود. مردم و همسایه ها خیلی برای او احترام قائلند. یکی از اهالی محل به نام «التفات» با او سر ناسازگاری دارد و سعی می کند تا به کمک پسر حاج حیدر او را بی اعتبار و بی احترام کند. پسر حاج حیدر هم ناخواسته وارد بازی التفات می شود اما کم کم از نیت بد التفات خبردار می شود.

یه تیکه زمین - قسمت 10
داستان سریال «یه تیکه زمین» درباره مردی به نام «حاج حیدر» است که از نانوایان قدیمی است و دو پسر و یک دختر دارد. دو پسر او ازدواج کردند و یکی از پسرهای او بچه دار نمی شود. مردم و همسایه ها خیلی برای او احترام قائلند. یکی از اهالی محل به نام «التفات» با او سر ناسازگاری دارد و سعی می کند تا به کمک پسر حاج حیدر او را بی اعتبار و بی احترام کند. پسر حاج حیدر هم ناخواسته وارد بازی التفات می شود اما کم کم از نیت بد التفات خبردار می شود.